در پوزیشن ترید، مفهوم پوزیشن Position به موقعیت یا وضعیتی اشاره دارد که یک تریدر در بازار مالی اتخاذ میکند. این پوزیشن ترید معمولاً به نوع و مقداری از سرمایهگذاری که در یک ابزار مالی در معاملهای خاص صورت میگیرد، اشاره دارد.
تریدر میتواند بلافاصله به یک پوزیشن ترید وارد شود و یک سهم از یک بازارهای مالی مثلاً سهام فارکس یا ارز دیجیتال را خریداری کند. به این پوزیشن ترید، پوزیشن لانگ “Long Position” میگویند. در این حالت، تریدر انتظار دارد که قیمت سهام یا ارز مربوطه افزایش یابد تا در زمانی آینده بتواند سهام را با قیمت بالاتری به فروش برساند و سود کسب نماید.
تریدر میتواند به یک پوزیشن ترید معکوس، یعنی، پوزیشن شورت “Short Position”، وارد شود. در این حالت، تریدر سهمی از یک ابزار مالی را به صورت امانت گرفته و در بازار به فروش میرساند. این نوع پوزیشن ترید معمولاً در شرایطی که تریدر معتقد است قیمت سهام یا ارز کاهش خواهد یافت، اتخاذ میشود. هدف اصلی تریدر در این حالت این است که سهام را با قیمت پایینتری بخرد و پس از آن، به صاحب سهام قبلی برگرداند و سود کسب کند.
در ادامه مقاله به طور مفصل راجب نکات ورود و خروج به یک پوزیشن ترید صحبت میکنیم با ما تا انتهای مقاله همراه باشید.
پوزیشن ترید لانگ و شورت چیست؟
پوزیشن ترید (Position) در ترید کردن به دو نوع اصلی تقسیم میشود:
پوزیشن ترید لانگ Long Position و پوزیشن ترید شورت Short Position.
پوزیشن لانگ Long Position
در یک پوزیشن ترید لانگ Long Position، تریدر سهمیهای از یک ابزار مالی مانند سهام، ارزها و یا کالاها را خریداری میکند، با امیدواری که قیمت آن ابزار در آینده افزایش یابد. به عبارت دیگر، تریدر باور دارد که قیمت ابزار مالی مورد نظر امکاناتی را برای کسب سود در آینده فراهم خواهد کرد. زمانیکه قیمت ابزار مالی با افزایش سوددهی مطابقت داشته باشد، تریدر میتواند سهمیه خود را با سود فروش کند و درآمدزایی کند.
نکته مهم در پوزیشن ترید لانگ این است که تریدر سود و ضرر خود را برمیدارد، در صورتی که قیمت سهم به میزان قابل توجهی کاهش یابد، تریدر مقداری از سرمایه خود را از دست میدهد. بنابراین، در پوزیشن ترید لانگ Long Position، تریدر سهامی که در اختیار دارد را خریداری کرده و با انتظار به افزایش قیمت آن است.
پوزیشن ترید شورت Short Position
در یک پوزیشن ترید شورت Short Position، تریدر بر عکس پوزیشن ترید لانگ عمل میکند. به این معنی که تریدر سهمیهای از یک ابزار مالی را به فروش میرساند که در حقیقت مبلغی از این ابزار را به صورت قرضی از یک شخص یا موسسه دریافت میکند. سپس، تریدر امیدوار است که قیمت این ابزار در آینده کاهش یابد. در این صورت، تریدر میتواند سهمیه خود را با قیمت کمتری خریداری کند، آن را به صاحب سابق برگرداند و تفاوت قیمت را به عنوان سود بردارد.
به عبارت دیگر، در پوزیشن ترید شورت تریدر سهامی که در اختیار دارد را به فروش میرساند و امیدوار است قیمت آن کاهش یابد تا بتواند سهامی که قرض گرفته را با قیمت کمتر خریداری و به صاحب سابق بازگرداند و خود سود به دست آورد.
همانطور که دیده میشود، مفهوم پوزیشن لانگ و پوزیشن شورت از دو سوی معاملههای سرمایه گذاری در بازار مالی را نشان میدهد. هریک از این دو پوزیشن، ریسک و نتیجه عملکرد متفاوتی را برای تریدر ایجاد میکند.
چه موقع باید وارد یک پوزیشن لانگ و یا پوزیشن شورت بشویم؟
وارد شدن به یک پوزیشن لانگ Long Position در ترید کردن معمولاً در شرایط زیر ممکن است.
تحلیل فنی
زمانی که تحلیل فنی به نتیجه میرسد که قیمت فعلی یک ابزار مالی (مثلاً سهم، ارز و یا کالا) تمام شده است و قیمت آینده آن افزایش خواهد یافت، میتوان به عنوان موقعیت مناسبی جهت ورود به یک پوزیشن لانگ در نظر گرفت.
زمانی که تحلیل فنی به نتیجه میرسد که قیمت فعلی یک ابزار مالی (مثلاً سهم، ارز و یا کالا) تمام شده است و قیمت آینده آن کاهش خواهد یافت، میتوان به عنوان موقعیت مناسبی جهت ورود به یک پوزیشن ترید شورت در نظر گرفت.
ترید بر اساس اخبار
برخی خبرها و اعلانات میتوانند باعث افزایش قیمت یک ابزار مالی شوند. اطلاعات مثبت درباره شرکت، صنعت، سیاستهای دولتی یا شرایط اقتصادی میتوانند منجر به روند رشد و افزایش قیمت یک ابزار مالی شوند. در چنین شرایطی، وارد شدن به یک پوزیشن ترید لانگ میتواند مناسب باشد.
برخی خبرها و اعلانات میتوانند باعث کاهش قیمت یک ابزار مالی شوند. اطلاعات منفی درباره شرکت، صنعت، سیاستهای دولتی یا شرایط اقتصادی میتوانند منجر به روند نزولی و کاهش قیمت یک ابزار مالی شوند. در چنین شرایطی، وارد شدن به یک پوزیشن شورت میتواند مناسب باشد.
الگوهای قیمتی
در تحلیل نمودار قیمت، برخی الگوهایی ممکن است نشانگر فرصت ورود به یک پوزیشن لانگ باشند. در چنین الگوهایی، وارد شدن به یک پوزیشن لانگ میتواند توجیه پذیر باشد. هرچند که این نکات معمولاً مورد استفاده معاملهگران در ترید کردن قرار میگیرند، با این حال ورود به یک پوزیشن لانگ باید با توجه به تجربه و دانش تریدر تصمیم گرفته شود و همچنین میزان ریسک و مقدار سرمایه موجود نیز را در نظر گرفت.
در تحلیل نمودار قیمت، برخی الگوهایی ممکن است نشانگر فرصت ورود به یک پوزیشن شورت باشند که در آن قیمت رشدی یک ابزار مالی توقف مییابد ولی سپس به سمت پایین رو به کاهش میباشد. در چنین الگوهایی، وارد شدن به یک پوزیشن ترید شورت میتواند توجیه پذیر باشد.
اندیکاتور چیست؟
واژه «اندیکاتور»، به معنای «شاخص» یا «نشانگر» است. اندیکاتورها در واقع ابزارهایی هستند که با اعمال یکسری روابط ریاضی مشخص، روی قیمت سهم یا حجم معاملات یا هر دو شکل میگیرند و از آنها برای هشدار، پیش بینی و تایید تحلیل استفاده میشود. آشنایی با اندیکاتورهای مختلف به تحلیلگران کمک میکند تا سرعت و دقت تحلیلهای خود را افزایش دهند.
اندیکاتور در ترید کردن مجموعهای از فرمولها و الگوریتمهاست که برای تحلیل دادههای مالی و تشخیص الگوهای قیمتی مورد استفاده قرار میگیرد. این ابزارها معمولاً با استفاده از نمودارهای قیمتی و دادههای بازار تحلیل فنی را انجام میدهند. هدف اصلی استفاده از اندیکاتورها در ترید کردن، شناسایی روند بازار، نقاط ورود و خروج مطلوب و تعیین سطوح پشتیبانی و مقاومت است.
اندیکاتورها میتوانند بر اساس قیمت، حجم معاملات، تغییر در نرخ و یا متغیرهای دیگر باشند. با این حال، استفاده از اندیکاتورها تنها جزو عناصر تجزیه و تحلیل کلی بازار است و معاملهگران باید با سایر عوامل مانند خبرها، رویدادهای اقتصادی، شرایط کلی بازار و ریسکهای مربوطه نیز آشنا باشند
اندیکاتورها به معاملهگران کمک میکنند تا الگوهای قیمتی، روند بازار، نقاط ورود و خروج مطلوب، تغییرات روند قیمت و سطوح پشتیبانی و مقاومت را تشخیص دهند. همچنین، همواره باید توجه داشت که اندیکاتورها نمیتوانند به صورت مطلق و قطعی نتایج پیشبینی کنند و تصمیمگیریهای معاملهگران ممکن است به تحلیل شخصی و تجربه خود بستگی داشته باشد.
بهترین اندیکاتورها برای استفاده در پوزیشن های لانگ و شورت چیست ؟
اندیکاتورها برای تحلیل و استفاده در پوزیشنگیری بستگی به سبک ترید و ترجیحات شخصی تریدر دارد، اما چندین اندیکاتور معروف و مورد استفاده در بازارهای مالی وجود دارند. در ادامه برخی از اندیکاتورهای رایج و محبوب را معرفی میکنیم.
میانگین متحرک Moving Average (MA)
اندیکاتور میانگین متحرک قیمتهای یک ابزار مالی در طول یک بازه زمانی است. این اندیکاتور برای تشخیص روند قیمتی، پشتیبانی و مقاومت قیمتی و بازگشت قیمت به میانگین میتواند استفاده شود. اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average) یکی از محبوبترین و استفادهشدهترین اندیکاتورهای تحلیل فنی در بازارهای مالی است. میانگین متحرک به معنی محاسبه میانگین قیمت یا قیمتان یک ابزار مالی در طول یک دوره زمانی خاص است.
روش محاسبه میانگین متحرک به این صورت است که قیمت هر روز (مثلاً در هر روز معامله) را جمع میکنیم و بر تعداد روزهای مشخصی (دوره زمانی) که میخواهیم میانگین را محاسبه کنیم، تقسیم میکنیم. در نهایت نتیجه، میانگین قیمت در طول آن دوره زمانی خاص را نشان میدهد. میانگین متحرک به عنوان یک اندیکاتور تاخیری، میتواند به عنوان یک فیلتر تأثیرات نوسانات قیمت جزئی و کوتاه مدت را کاهش داده و الگوهای قیمتی را در قالب یک خط صاف و تحرکی نمایش دهد.
میانگین متحرک میتواند در تحلیل و تصمیمگیریهای مختلف استفاده شود. برخی کاربردهای رایج آن عبارتند از شناسایی روند قیمتی (صعودی یا نزولی)، شناسایی سطوح پشتیبانی و مقاومت، تشخیص نقاط ورود و خروج مطلوب، تشخیص الگوهای قیمتی (مانند ادامه روند و گردش قیمت) و همچنین تعیین شرایط خرید و فروش بر اساس اشارهگرهای میانگین متحرک.
به طور کلی، میانگین متحرک به معاملهگران کمک میکند تا بازدهی قیمت را در طول زمان مشاهده کنند، الگوهای روندی را شناسایی کنند و با ترکیب با سایر ابزارها و استراتژیها، تصمیمات ترید خود را بگیرند. همچنین، با تغییر دوره میانگین متحرک، میتوان تأثیر حساسیت و دقت آن را تنظیم کرد.
شاخص قدرت نسبی RSI
RSI یک اندیکاتور فنی است که نشان میدهد آیا یک ابزار مالی خریداری شده به نظر سودآور است یا خیر. این اندیکاتور از مقایسه سود و زیان اخیر و قدرت تغییر قیمت بین یک دوره زمانی خاص استفاده میکند. اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index یا RSI) یک اندیکاتور فنی است که استفاده متداول در تحلیل بازارهای مالی دارد.
RSI با استفاده از دادههای قیمت ورودی، نسبت بین سود و زیان های اخیر را اندازه گیری میکند تا به معاملهگران کمک کند بفهمند آیا یک ابزار مالی قدرت خرید یا فروش دارد و آیا سودآوری ممکن است. روش کار RSI به این صورت است که در ابتدا، تغییرات قیمت روزانه را محاسبه میکند و مقدار سود آوری تعیین میکند که بر اساس نرخ رشدی است که در روزهای مثبت رخ میدهد. سپس این مقدار سودآوری با زیانهایی که در روزهای منفی رخ میدهد مقایسه شده و RSI را تعیین میکند.
RSI بر مبنای سطح 0 تا 100 محاسبه میشود، که در آن 0 به نمایانگر زیان کامل و 100 به نمایانگر سود کامل است. معمولاً عدد 70 به عنوان مقدار بالایی و عدد 30 به عنوان مقدار پایینی در نظر گرفته میشود. با این مقادیر، RSI به معاملهگران کمک میکند تا نقاط خرید و فروش مناسب را تشخیص دهند. استفاده از RSI در ترید به صورت زیر است:
- وقتی که RSI به طور مؤثر به بیش از 70 راه میرسد، به عنوان نشانهای برای خرید پتانسیل یا تغییر روند به همراه نزول قیمت مورد استفاده قرار میگیرد.
- وقتی که RSI به طور مؤثر کمتر از 30 میشود، به عنوان نشانهای برای فروش پتانسیل یا تغییر روند به همراه صعود قیمت مورد استفاده قرار میگیرد.
همچنین، میتوان با استفاده از سطوح 50 و 50+ مقاومت و پشتیبانی را تشخیص داد و همچنین با استفاده از نشانههای اشباع خرید و فروش، روند را شناسایی کرد.
میانگین متحرک به عنوان یک اندیکاتور تحلیلی تکبعدی، تنها یک متغیر است و برای تحلیل دقیق بازار، معمولاً با سایر اندیکاتورها و الگوهای قیمتی واکنش میکند. همچنین، میتوانید با تغییر دوره RSI، حساسیت و دقت آن را تنظیم کنید.
اندیکاتور مکدی MACD
اندیکاتور MACD، یکی از محبوبترین و قدرتمندترین اندیکاتورهای تحلیل فنی در بازارهای مالی است. MACD از دو خط میانگین متحرک ملاحظهپذیر استفاده میکند.
روش کار MACD به این صورت است که دو میانگین متحرک از نرخ تغییرات قیمت استفاده میکند. یک میانگین سریع تر (معمولاً با دوره کوتاهتر) و یک میانگین کند تر (معمولاً با دوره بلندتر). در بسیاری از نمودارها، خطوط MACD یک خط سرخ، یک خط آبی و همچنین یک خط صفر (میانگین) نشان میدهند.
تفاوت بین دو خط MACD، نشان دهنده تغییرات و روند بازار است. اگر خط سرخ بالاتر از خط آبی باشد، این نشان میدهد که بازار به سمت بالا در حال حرکت است و اگر خط سرخ پایین تر از خط آبی باشد، این نشان میدهد که بازار به سمت پایین در حال حرکت است. به علاوه، موقعیتهای ارتباط بین خطوط MACD با خط صفر، میتوانند نشان دهنده نقاط ورود و خروج احتمالی، تغییرات سرعت روند و همچنین نوسانات قیمت باشند.
همچنین، با تحلیل تقاطع خطوط MACD، میتوان الگوهای “تقاطع”و “اختلاف” را شناسایی کرد. برای مثال، تقاطع خط سرخ و آبی به عنوان یک سیگنال خرید استفاده میشود و تقاطع خط آبی و سرخ به عنوان یک سیگنال فروش.
با استفاده از MACD ، معاملهگران میتوانند الگوهای قیمتی مانند “تقاطعها”و “همگرایی” را شناسایی کنند. الگوهای زنجیرهای MACD می توانند به معنی تغییر زاویه روند یا نقطهای در یک روند قوی باشد. همچنین، میتوان با تغییر دوره MACD، حساسیت و دقت آن را تنظیم کرد.
مکدی MACD به عنوان یکی از اندیکاتورهای محبوب تحلیل فنی به معاملهگران کمک میکند تا بازدهی قیمت را در طول زمان مشاهده کنند، انحراف روند را تشخیص دهند و با ترکیب با سایر ابزارها و استراتژیها، تصمیمات ترید خود را بگیرند. اما همانند سایر اندیکاتورها، استفاده از MACD نیاز به تجربه و تحلیل دقیق دارد
MACD یک اندیکاتور قوی است که برای تشخیص روند قیمتی، اشارهگرهای خرید و فروش، تغییرات روند قیمت و هماهنگی با روند بازار استفاده میشود.
باندهای بولینگر Bollinger Bands
باندهای بولینگر (Bollinger Bands) نیز از ابزارهای تحلیل فنی است که از آن در بازارهای مالی استفاده میشود. این ابزار توسط جان بولینگر (John Bollinger) ساخته شده است و برای کمک به معاملهگران در تحلیل نوسانات قیمت و شناسایی نقاط ورود و خروج احتمالی استفاده میشود.
نقشه بولینگر شامل سه خط میانگین است. خط میانگین متحرک متوسط (معمولاً با استفاده از میانگین ساده 20 روزه مورد استفاده قرار میگیرد) و دو خط باند بالا و پایین به عنوان انحراف استاندارد از خط میانگین استفاده میکنند. باندهای بالا و پایین معمولاً بر اساس دو برابر انحراف استاندارد محاسبه میشوند و به دستههای باند بالا و باند پایین تقسیم میشوند.
مفهوم اصلی باندهای بولینگر بر این است که قیمت نرمال و منظمی وجود دارد که در آن بیشترین قسمت نقشه درون باند را پشتیبانی و مقاومت میکند.
برای بررسی وضعیت بازار، در نظر گرفتن دو عامل اصلی در اندیکاتور باندهای بولینگر میتواند مفید باشد:
همگرایی و انحراف تفاوت قیمت با باند بالا و پایین
وقتی قیمت به باند بالا نزدیک میشود، نشان دهنده شرایط بالایی در بازار است و وقتی قیمت به باند پایین نزدیک میشود، نشان دهنده شرایط پایینی در بازار است. بنابراین، همگرایی یا انحراف تفاوت قیمت با باندها میتواند به عنوان سیگنال برای ورود به بازار و یا خروج از آن استفاده شود.
رشد و کوچک شدن باندها
وقتی باندها گسترده و وسیع هستند، به این معنی است که بازار در حال رشد یا کاهش است و وقتی باندها محدود و بسته هستند، بازار معمولاً در حال نوسان و یا عرضه است. بنابراین، شناسایی روند رشد و کوچک شدن باندها میتواند به معاملهگران کمک کند تا وضعیت بازار را تشخیص دهند و به طور مناسب عمل کنند.
باندهای بولینگر به معاملهگران کمک میکند تا نقاط مورد توجه را بشناسند که قیمت ممکن است به موازات آنها تغییر کند، کمک میکند تا روند را بشناسند و همچنین میتواند با سایر اندیکاتورها و الگوهای قیمتی واکنش کند.
اندیکاتور فیبوناچی اصلاحی
اندیکاتور فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci Retracement) از اندیکاتورهای تحلیل فنی است که به معاملهگران کمک میکند تا نقاط ورود و خروج احتمالی در بازارهای مالی را شناسایی کنند. این اندیکاتور بر اساس رابطه اعداد فیبوناچی ساخته شده است که رابطه “نسبت طلایی” نامیده میشود.
اندیکاتور فیبوناچی اصلاحی شامل چند خط افقی است که در تمام یک دوره قیمتی نشان میدهد. این خطوط بر اساس نسبتهای مشخصی از رابطه فیبوناچی مانند 23.6٪، 38.2٪، 50٪، 61.8٪ و 78.6٪ در نمودار قرار میگیرند. معمولاً دو خط 23.6٪ و 38.2٪ به عنوان سطوح پشتیبان و مقاومت اولیه استفاده میشوند و خط 50٪ به عنوان سطح وسط بین اصلاح قیمتی استفاده میشود.
اندیکاتور فیبوناچی اصلاحی Fibonacci Retracement بر اساس توالی اعداد فیبوناچی و نسبتهای مشتق شده از آن برای تشخیص سطوح پتانسیلی پشتیبانی و مقاومت در روند قیمتی استفاده میشود.
اسیلاتور استوکاستیک
اندیکاتور اسیلاتور استوکاستیک Stochastic Oscillator اندیکاتوری است که برای تشخیص خرید و فروش مبتنی بر تغییرات قیمت و تحلیل خطوط عمودی استفاده میشود. همچنین، ممکن است معاملهگران از اندیکاتورها به صورت ترکیبی استفاده کنند و ترجیح دهند اندیکاتورهای دیگری را استفاده کنند.
باید توجه داشت که استفاده از اندیکاتورها صرفاً برای تحلیل قیمت و روند بازار نیست و تریدر باید با سایر عوامل مانند خبرها، تجزیه و تحلیل مالی و شرایط کلی بازار نیز آشنا باشد.
پرسش و پاسخهای متداول
پوزیشن چیست؟
پوزیشن لانگ و شورت چیست؟
در یک پوزیشن شورت Short Position، تریدر بر عکس پوزیشن لانگ عمل میکند.