آسترولوژی مالی یکی از سبکهای عجیب ترید، معامله گری و چرخه های نجومی است. آسترولوژی مالی همانند نامش نشان میدهد، بر اساس حرکت سیارات و ستارگان استوار است و با استفاده از تحلیل نجومی، معاملهگران بازار سهام را رصد و پیشبینی میکند. با این حال، سوالی که بسیاری از فعالان بازار سرمایه مطرح میکنند این است که چگونه میتوان با استفاده از حرکت سیارات و زوایای آنها، اتفاقات بازار سهام را پیشبینی کرد؟
کتاب “معاملهگری و چرخههای نجومی”، ترجمه و اقتباسی است از کتاب Astro Cycles: The Trader’s Viewpoint که توسط لری پساونتو در سال ۱۹۹۶ در همین زمینه منتشر شده است. ستارهشناسی مالی یکی از رویکردهای تحلیل و درک بازار سرمایه است که در چارچوب علم نجوم، تحلیلگران و بازاریان بازار سهام را یاری میکند تا تحلیل فنی سهام را بهبود بخشند.
بخشی از کتاب معامله گری و چرخه های نجومی
سفر به عمق تحلیل و درک بازار سرمایه، نیازمند رویکردهای نوین است که در چارچوب علم نجوم قرار دارند. استفاده از ستاره شناسی مالی، یکی از این رویکردهاست که به تحلیلگران و فعالان بورس اوراق بهادار کمک میکند تا روشهای تحلیل فنی سهام را با تاکید بیشتری مورد توجه قرار دهند.
اهمیت شناخت چرخههای نجومی برای معاملهگران و تحلیلگران بورس، امری بیانکار است. این چرخهها ریشه در حقایق قطعی دارند و قانون و نظامی در زندگی را نشان میدهند. آنها داستان زاییده وجود آسمان و زمین در هستی را بازگو میکنند و در معامله و خرید و فروش سهام مشغول به کار هستند.
با درک چرخههای زمانی در چارچوب علم نجوم، معاملهگران و تحلیلگران به حقیقت《عدم وجود تصادف در هیچ یک از قواعد طبیعی و اجتماعی》پذیرش میکنند و برای معامله در بازار، از اصول تحلیل فنی با توجه به زمان استفاده میکنند.
تاریخچه آسترولوژی مالی
ریشههای آسترولوژی مالی نخستین بار توسط ویلیام دلبرت گن بنیان کشف شد. وی در ابتدا به عنوان یک کارمند در یک کارگزاری در شیکاگو فعالیت میکرد و در ادامه به مطالعه درباره بازارهای مالی مشغول شد. او با استفاده از چارتها و اعداد، به پیشبینی قیمتها پرداخت و از اعداد فیبوناچی برای ابداع روشهای معاملهگری استفاده کرد. سپس به مطالعه و بررسی زوایا موجود در چارتها پرداخت و معتقد بود که میتوان از این زوایا به معاملهگری پرداخت.
وی در ادامه با استفاده از ریاضیات باستان و زوایا، سبک معاملاتی مربع 9تایی گن را ابداع کرد. همچنین با مطالعه و بررسی واگرایی زمانی و امواج الیوت، به بررسی سیکلهای صعودی و نزولی بازارها پرداخت. تلاشهای وی به بررسی افت و خیز قیمت کامودیتیها در بازارها و استفاده از روشهای مصریان برای بررسی وضعیت محصولات منجر شد.
با انتشار کتبی که روشهای گن را معرفی میکرد، به آسترولوژی مالی که نظاممند شده بود، مورد تردید و شک قرار گرفت. اما با بررسی سوابق و معاملات آقای گن توسط صاحب سبک پرایس اکشن، ویلیام وایکوف، معلوم شد که روشهای گن بر اساس آسترولوژی قدیمی بسیار موفق عمل کرده و میتوان از آن در سیستم معاملاتی استفاده کرد و اینگونه مسیر معامله گری و چرخه های نجومی آغاز شد.
سیکلهای زمانی در آسترولوژی
سیکلهای زمانی در آسترولوژی مالی نقشی بسیار مهم دارند. این سیکلها مربوط به زمانهایی هستند که در طول آن حمایت و مقاومت در بازار ایجاد میشود. سیکلها در واقع الگوهایی هستند که تکرار میشوند و در طول زمان تودرتو قرار میگیرند.
به عنوان مثال، میتوان چرخش و تداوم بین حمایت و مقاومت را در سیکلهای بازار بهوضوح مشاهده کرد. این سیکلها دارای حالت فراکتالی هستند و شکلگیری آنها همیشه به صورت زمانی یکنواخت نیست. با این حال، مشاهدهی همگرایی و همپوشانی بین سیکلهای بازار به ما امکان میدهد تا الگوهای بلندمدت را تشخیص داده و پیشبینی کنیم.
در پژوهش آقای گن، او به رقبای شریف و غیرشریف در بازار توجه کرده است. او با بررسی رفتار و عکسالعمل مردم در گذشته، بهتر میتواند رفتار آنها را در آینده پیشبینی کند. بنابراین درک و شناخت سیکلهای زمانی بزرگتر بازار برای تصمیمگیری به ما کمک میکند.
در نتیجه، مطالعه و آنالیز سیکلهای زمانی در معامله گری و چرخه های نجومی به ما امکان میدهد تا الگوهای بازار را شناسایی کنیم و بر اساس آنها عمل کنیم. این موضوع نیازمند تخصص و تجربه است، اما با مطالعه و تمرین میتوان به تبحر لازم در این زمینه دست یافت.
مسئله زمان در آسترولوژی مالی
مفهوم زمان همواره مورد بحث و توجه دانشمندان و فیلسوفان بوده است. تعریف یک زمان جهانی مشترک و مبتنی بر 24 ساعت روزی که بر اساس گرینویچ تنظیم میشود، در مراسمات روزانه ما جریان دارد. در عین حال، ما به تعداد روزها و فصول پایبند هستیم و به محاسبه طول عمر و سال میپردازیم.
در بازارهای مالی، نیز مبنای زمان از تایم فریمهای مختلف مانند 5 دقیقه، 15 دقیقه، روزانه و هفتگی برای معاملات استفاده میشود. اما، مبحث زمان بسیار پیچیدهتر از این است و آقای گن به دنبال رویکردی جدید در بررسی زمان بود.
نظریات متفاوتی در مورد زمان وجود دارد. مثلاً، ارسطو زمان را به عنوان نتیجه حرکت تعریف میکند. آگوستین قدیس به زمان به عنوان یک مفهوم معنوی نگاه میکند. انیشتین نظریه نسبیت زمان را دارای اهمیت میداند و زیست شناسان به زمان بیولوژیک اشاره میکنند.
روشهای مورد استفاده برای بررسی زمان نیز در طول تاریخ تغییر کرده است. از ساعتهای آبی، شنی، آفتابی و غیره برای اندازه گیری زمان استفاده میشد و همیشه با اشتباهاتی همراه بودیم. مثلاً سالهای کبیسه که در یک سال روزی به تقویم شمسی اضافه میشود. اگر تقویم کشورهای عربی را بررسی کنیم، متوجه میشویم که ماهها به دلیل استفاده از تقویم قمری در آن تقویم تغییر میکنند.
در فیلم ” میان ستارهای” ساخته کریستوفر نولان و سریال “تاریک”، مفهوم زمان بر اساس سیارات و نسبیت در نظر گرفته شده است. این استدلالها ما را به نتیجه میرسانند که به جای تمرکز بر محور زمانی جهانی، میتوانیم به فکر رویکرد دیگری برای بررسی زمان باشیم.
ویلیام دلبرت گن پیشنهاد میکند که به جای استفاده از زمان جهانی، از زمان سیارهای استفاده کنیم. این رویکرد باعث تغییر مبنای محور زمانی ما میشود و به جای یک خط صاف، یک منحنی قیمت را نشان میدهد که همراه با حرکت زمانی است. به عنوان مثال، با توجه به حرکت و زمان مریخ، به یک منحنی صعودی یا نزولی برای محور زمانی میرسیم که با تغییرات قیمت همراه است. این منحنی میتواند حرکت صعودی یا نزولی بازار را نشان دهد و همچنین به عنوان محوری برای حمایت و مقاومت عمل کند. با استفاده از زمان سیارهای به جای زمان جهانی، معامله گری و چرخه های نجومی تلاش میکند تا این رویکرد را در استراتژیهای معاملاتی به کار بگیرد.
سیکلهای بازار طبق معامله گری و چرخه های نجومی
در این بخش طبقهبندی سه نگاه مختلف برای بررسی معامله گری و چرخه های نجومی بازار داریم. در نگاه اول، ما مارکت سایکلها را براساس تقویم ساده و جهانی بررسی میکنیم. اما چون چارت در این حالت به شکل فراکتالی است، تحلیل آن ساده نیست.
در نگاه دوم، ما چرخههای بازار را به صورت سینوسی و ریاضی میبینیم. این بینش به صورت منظمی چرخههای بازار را نمایان میکند، اما توصیف دقیقی از نوسانات بازار به ما نمیدهد. همچنین، این نگاه تنها یک ابزار عمومی برای تمام بازارها است و نمیتوان آن را برای هر تک سهام یا کالایی به کار برد.
نگاه سوم ما، چرخههای بازار را بر اساس سایکلهای سیارهای بررسی میکند. در اینجا، ما به نجوم قدیم بازمیگردیم. در نجوم قدیم، وضعیت سینوسی در نظر گرفته میشود زیرا سیارهها به صورت دایرهای و بیضوی حول زمین و یکدیگر میچرخند. همچنین، زمان چرخش نیز به شکل طبیعی بوده و بررسیها مشابه با زمان طبیعی است.
اما در اینجا تفاوتی نیز وجود دارد. در زمان طبیعی، قرار گرفتن خورشید در هر ماه به صورت یکسان در نظر گرفته میشود؛ اما در نگاه نجومی، وضعیت قرار گرفتن خورشید در هر ماه به دلیل تفاوت در طول روز متفاوت است؛ بنابراین، لازم است این نکته را در نظر داشته باشیم.
در مقابل چرخههای ریاضی، که به عنوان یکسان در نظر گرفته میشوند، در نگاه نجوم قدیم باید به ویژگیهای هر سیاره و چرخه آن توجه کنیم. هر سیاره وضعیت سینوسی خاصی دارد و چرخش آن متفاوت است. بنابراین، معاملهگران آسترولوژی باید حرکت همه سیارهها را در نظر بگیرند و تفاوتهای آنها را نیز متوجه شوند.
سخن پایانی
معامله گری و چرخه های نجومی یکی از پیچیدهترین روشهای معاملهگری در جهان است. اگرچه سبکهای دیگری مانند پرایس اکشن و ایچیموکو نیز دارای خصوصیات خاص خود هستند، اما این روش مالی به عنوان یکی از سبکهای محبوب و مورد استفاده قرار میگیرد. کتابهای زیادی درباره آقای گن و آسترونومی مالی نوشته شده است و افراد زیادی از این روش بهره میبرند.
انتقادها و دفاعهایی نیز به آسترولوژی مالی وارد شده است. برخی از معتقدان میگویند که این روش باعث پیچیدگی در تحلیل نمودار قیمت و بازار میشود و آقای گن به جای سهولت در معاملهگری، آن را پیچیدهتر کرده است.
دفاعکنندگان معامله گری و چرخه های نجومی مالی را تأکید میکنند که این سبک معاملهگری توجه زیادی به زمان میکند و به همین دلیل مزیت بالاتری نسبت به سایر روشها دارد. آنها معتقدند که آسترولوژی مالی نگاهی متفاوت به نمودار قیمت دارد و این یکی از نقاط قوت آن است.
به طور کلی، آسترولوژی مالی یک روش معاملهگری است که در صورت علاقه شما میتوانید آن را یاد بگیرید. با این حال، توصیه میشود که در نظر داشته باشید آسترولوژی مالی به منظور پیشبینی صحیح در چرخههای بازار نیست و همواره باید مدیریت سرمایه را در نظر داشته باشید. اهمیتی که به عنصر زمان در این سبک معاملهگری داده میشود، نکته مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد.